فرشته کوچولو

سلام. امیدوارم از وبم خوشتون بیاد. لطفا نظر فراموش نشود.

فرشته کوچولو

سلام. امیدوارم از وبم خوشتون بیاد. لطفا نظر فراموش نشود.

خوش خیال کاغذی

دستمال کاغذی به اشک گفت: 

قطره قطره‌ات طلاست 

یه کم از طلای خود حراج می‌کنی؟ 

عاشقم! 

با من ازدواج می‌کنی؟ 

اشک گفت: 

ازدواج اشک و دستمال کاغذی! 

تو چقدر ساده‌ای 

خوش خیال کاغذی! 

توی ازدواج ما  

تو مچاله می‌شوی 

چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی 

پس برو و بی‌خیال باش 

عاشقی کجاست؟ 

تو فقط دستمال باش 

دستمال کاغذی دلش شکست 

گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست 

گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد 

در تن سفید و نازکش دوید خون درد 

آخرش دستمال کاغذی مچاله شد 

مثل تکه‌ای زباله شد 

او ولی شبیه دیگران نشد 

چرک و زشت شبیه این و آن نشد 

رفت اگرچه توی سطل آشغال 

پاک بود و عاشق و صاف و زلال 

او 

با تمام دستمال‌های کاغذی 

فرق داشت  

چون که در میان قلب خود 

دانه‌های اشک داشت. 

                                         عرفان نظرآهاری

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد