فرشته کوچولو

سلام. امیدوارم از وبم خوشتون بیاد. لطفا نظر فراموش نشود.

فرشته کوچولو

سلام. امیدوارم از وبم خوشتون بیاد. لطفا نظر فراموش نشود.

داستان آفرینش

 سال‌ها پیش از این 

زیر یک سنگ گوشه‌ای از زمین 

من فقط یک کمی خاک بودم همین 

یک کمی خاک که دعایش 

پرزدن آنسوی پرده‌ی آسمان بود 

آرزویش همیشه 

دیدن آخرین قله‌ی کهکشان بود 

               ****** 

خاک هرشب دعا کرد 

از ته دل خدا را صدا کرد 

یک شب آخر دعایش اثر کرد  

یک فرشته تمام زمین را خبر کرد 

و خدا تکه‌ای خاک را برداشت  

آسمان را در آن کاشت 

خاک را 

توی دستان خود ورز داد 

روح خود را به او قزض داد 

خاک 

توی دست خدا نور شد 

پر گرفت از زمین دور شد 

             ****** 

راستی من همان خاک خوشبخت 

من همان نور هستم 

پس چرا گاهی اوقات  

این همه از خدا دور هستم؟ 

                                        

             عرفان نظرآهاری  

               

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد